براي رسيدن به آرامش چه کنیم؟
براي رسيدن به آرامش، لازم نيست مشکلاتت حل شود و آرزوهايت برآورده شود. براي دست يابي به آرامش، نبايد الزاماً اوضاع بروفق مرادت باشد. اصلاً مگر مي شود هميشه اوضاع بروفق مراد باشد! طبيعت زندگي دنيا اين است که گاهي اتفاقات آنطور که دوست داريم رقم مي خورد و گاهي نيز رويدادهايي را تجربه مي کنيم که اصلاً موافق ميل مان نيست و به حسب ظاهر بسيار تلخ و ناگوار است.
گاهي شرايط سخت و ناگوار زندگي را نمي توان تغيير داد. بنابراين بايد چيزي در من و تو تغيير کند و آن نگاه و نگرش ماست.
اگر مشکلي و گرهي در زندگيت پيش آمده، اگر يکي از عزيزانت را از دست داده اي، اگر ظاهراً در موضوعي شکست خورده اي و اگر اکنون در مضيقه و تنگنا قرار گرفته اي، بايد در عين حال که براي حل مسأله تدبير و تلاش مي کني، تمرين کني که اين رخدادها را موهبت ببيني. همه چيز به نگرش تو وابسته است. تا چيزي در نگاه و نگرشت تغيير نکند، آرامش را تجربه نمي کني و توان مقاومت نخواهي داشت. بايد هم به خود تلقين کني که اين اتفاق ناگوار موهبت های فراوانی در دل خود دارد که به مرور خود را نشان می دهد و هم اینکه تلاش کنی این پیام ها و پیامدهای مثبت را ببینی و دریافت کنی.
در این میان الگوی من و تو، می تواند حضرت زینب علیها السلام باشد پس از آن همه حوادث سخت، فرمود:"من جز زیبایی چیزی ندیدم"
دقت کن که همه چیز به دیدن و چگونه دیدن، وابسته است. نگرشت را عوض کن تا آرامشت را تدارک ببینی.